عصر ما داراى مشكلات زيادى است: مشكل جنگ، مشكل فقر، تعليم و تربيت، مشكل امور جنسى و... ولى بعقيده روانشناسان و جامعه شناسان نابسامانى خانوادهها و ناسازگارى ميان زن و شوهر بزرگترين مشكلات عصر ما بشمار مىرود، زيرا زيربناى بسيارى از مشكلات ديگر همين مشكل نابسامانى خانوادهها است.
روى اين حساب اگر رفتار زن و مرد در محيط خانواده بر اساس محبت و احترام متقابل نباشد و جنگ و نزاع و خشونت و تعدى در آن حكفرما باشد، ناچار فرزندان چنين خانوادهها طبعاً خشن، لجوج، ستمكار، متعدى و جنگ افروز ببار خواهند آمد.
و در نتيجه مشكلات ديگر اجتماعى و بين المللى را بوجود خواهند آورد، بعلاوه انحلال خانوادهها و افزايش آمار طلاق كه خود يكى از مشكلات عصر ما بشمار ميرود، از ثمرات زشت همين ناسازگارى و عدم احترام متقابل زن و مرد در زناشوئى و زندگى است.
براى آنكه محيط خانواده گرفتار طوفان بىمهرى و جنگ داخلى نگردد بايد روح اسلام در شئون ازدواج رعايت گردد. ما مىبينيم اسلام مىخواهد از راه ازدواج كانون خانواده را غرق مسرت و شادمانى نموده و كاخ رفيع زناشوئى را روى جاذبيت روحى و علاقه معنوى و عشق مقدس استوار سازد. در سوره روم آيه 21 گويد:
و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة:
يكى از نشانههاى خداوند اين است كه از نوع خودتان براى شما همسران آفريده تا بدانها آرام بگيرند و ميان شما دوستى و مهربانى قرار داده است.
بنابراين اگر ازدواج براساس هوسهاى زود گذر يا هدفهائى از هسته مركزى جاذبيت روحى در ميان نباشد چنين كانونى هرگز نمىتواند گرميت و سرو سامانى داشته باشد و اكثر طلاقها و مرارت زندگى يك خانواده از اين حقيقت سرچشمه ميگيرد.